غزل خداحافظی

ساخت وبلاگ
دو سال و نیم توی این وبلاگ نوشتم، اکثرا هم لحظات عن و گهی و تخماتیکم رو نوشتم. دو سال و نیم از روابط و دوست پسرهای به درد نخورم نوشتم، از تنهاییم، از احساساتم، از دردهام و اعصاب خوردی هام. ته حرفام یه امیدی بود و الان این امید پررنگ تر هم شده. 
از اینجا خداحافظی می کنم، چون دیگه اون آدم قبلی نیستم و تغییر و تحولات زیادی درونم اتفاق افتاده که دیگه نوشتن توی وبلاگ رو نمی طلبه. راستش چیز دیگه ای هم ندارم که بخوام اینجا فریادش بزنم. اون مقطع برای من تموم شده... اون احساسات، اون خواسته ها، اون آرزوها، اون دردها و از همه مهمتر اون آدم ها. پرونده ش بسته شد و من  راه پر فراز و نشیبی رو طی کردم انصافا. خوشحالم و حالم خوبه. فریادهای من تموم شده و دیگه نمی خوام به کسی یا طرز فکری برینم! :)
از همتونم ممنونم که منو خوندین. اگه حرفی دارین بهم بزنین که روز ۲۹ اسفند این وبلاگ دیگه بسته می شه.
شاید روزی با یک اسم دیگه اومدم و نوشتم. 

امضا: مجسمه ی متحرک
چند ساعتی گذشت......
ما را در سایت چند ساعتی گذشت... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : athe-statue19 بازدید : 69 تاريخ : سه شنبه 28 اسفند 1397 ساعت: 7:04