چهره ی واقعی آدما

ساخت وبلاگ

لازم نیست انقدر ذهنتونو درگیر کنین که خودتونو قانع کنین که این آدمی که دوستتونه عوضیه یا نه...

زمان خودش چهره ی کثافت آدما رو نشون می ده و دست آخر متوجه می شی که چرا این آدم انقد تنهاس و هیچکس نتونسته باهاش بسازه...

من یه دوستی داشتم که چند پست پیش راجب گه کاری ای که کرده بود راجبش نوشتم...

این آدم یه دو روی به تمام معناس که فکر می کنه که خیلی زرنگه ولی هیچی نیست...

یه روباه صفت و گربه صفته که اصلاً نمی شه روی رفاقتش حساب کرد و چنانچه که چشمش به یه پسر بیفته و باهاش دوست شه همه ی دوستا و اطرافیانش رو عین خیار می فروشه...برای همینم هست که هرکی که مدتی باهاش نشست و برخاست می کنه بعد مدتی متوجه می شه که این آدم قابل معاشرت نیست و کلاً ازش فاصله می گیره. همه بر سر این جریان اتفاق نظر دارن!

وقتی که توی هر مهمونی، مسافرت، دورهمی و... قرار می گیره یه سوژه درمیاره و فتنه گری می کنه و پشت همه حرف مفت می زنه و احساس خود داف پنداری شدید بهش دست می ده که "همه ی پسرا به من نظر دارن و همه عنن"، بدون شک ذهن و روان خودش بیماره...وقتی کسی یه بار از یکی بد می گه ادم حرفشو قبول می کنه، دوباره از یکی دیگه بد می گه باز حرفشو قبول می کنه آدم ولی بار سوم به شخصیت آشغال و عوضی خودش باید ایمان آورد.

این یه دوست پسر داشت که سه سال باهم دوست بودن و دست آخر دو سال پیش پسره توی یه پرواز خارجی که هواپیما سقوط می کنه کشته می شه...این پسر روزنامه نگار محبوب و کار درستی بود...وقتی این آدم فوت کرد شروع کرد توی اینستاگرام نوشته های ادبی منتشر کردن و مرثیه سرایی کردن...چس ناله کردن...کاری که ذره ای توش خلوص نداشت و همش بازار گرمی و جلب توجه کردن بود. کسی که عزیزش فوت می کنه نمیاد به طرز تهوع آوری مرگ اون آدم رو دست آویز قرار بده که بگه "وااای من چقدر شاعر و نویسنده ی خوبیم" یا این که از اعتبار و محبوبیت اون آدم سوء استفاده کنه که خودشو عزیز کنه و تو چشم مردم کنه!

حالا که مرد باید همه ی عکسای اینستات بشه عکس اون بنده خدا؟! چطور زنده بود یه عکس دوتایی هم باهم نمی ذاشتی؟!

چقدر یه ادم می تونه از هر جهت چندش آور باشه که از احساسات مخاطبان و دوستداران اون کسی که فوت شده به زشت ترین حالتی سوء استفاده کنه در جهت این که بگه "من خفنم، من هنرمندم"...همون جا هم بود که خواهر پسره رید بهش و باهم دعواشون شد و من چشم بسته می گم حق با خواهره س چون گهی این آدم برای من اثبات شده س.

یه آدم بی ثبات از هر جهت...یه روز صبح بلند می شه نویسنده س، یه روز صبح جودو کاره، یه روز صبح بسکتبالیسته، یه روز صبح مترجم زبان اسپانیاییه، یه روز می ره عکاسی کار می کنه (که رید تهش)...ولی تهش اینه که این آدم هیچی نیست چون تمرکز نداره و توهم اینو داره که همه ی این رشته هارو توش استاده ولی هیچی بارش نیست.
اوج بی شعوریش هم اینه که می شینه روابط دیگران و دوست پسرای دیگرانو مسخره می کنه و اونوقت خودش این رفتارای حال بهم زنو داره. دلم خواست اون شب بزنم تو دهن هرز و نجسش که برگشت گفت "تو با فلانی هنوز می ری بیرون؟! فلانی لاش کف اینستای منه!" اولاً به تو چه فاحشه ی هرزه که من با کی می رم بیرون، دوماً لاش کف اینستای همه ی خلق خدا تویی که با این اخلاق عن و بی ثباتت هیچ کس نمی تونه تحملت کنه. اینقدر که ادعا داری دوزار اخلاق داشتی وضعت این نبود.
و در ضمن دختری که با حجاب نصفه نیمه می ره مسافرت  خارج از کشور دچار تناقض عجیبیه! (من هیچوقت این مقوله رو درک نکردم و به این نتیجه رسیدم ربط نسبتا مستقیمی به شخصیت دوروی آدما داره این جریان) یا محجبه ای و حجابت رو اونجا هم رعایت می کنی چون اعتقادته، یا کامل بی حجابی...این روسری نصفه نیمه توی یه کشوری غیر ایران یعنی چی؟!!!! اینم از اون دست آدما بود.
الانم با یه پسره دوست شده و کبکش خروس می خونه...خوشیش وابسته به پسره...جای ترحم داره...امیدوارم خدا شفاش بده.
پ.ن: می خوام لیست نفرت بنویسم




چند ساعتی گذشت......
ما را در سایت چند ساعتی گذشت... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : athe-statue19 بازدید : 60 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 11:03