تبعیض جنسیتی و سفر کردن!

ساخت وبلاگ

هیچوقت نتونستم و نمی تونم تبعیض تبعیض جنسیتی رو برای خودم عادی و طبیعی جلوه بدم و خودمو قانع کنم...کاری که خیلی از دخترا و زنای مملکتم انجام دادن...

دو روز پیش بود که یه آن حسرت یه پسریو خوردم که هشت سال از من بزرگتره و با یکی از دوستاش رفته سفر آرژانتین.

اون پسر برای رفتن به چنین سفری نجنگیده، بلکه خیلی راحت با پولی که داشته با دوستش هواپیما سوار شده و رفته.

اما منِ دختر چی؟؟؟ باید چندین نفرو قانع کنم تا بتونم چنین تصمیمی رو بگیرم... و باید انقدر بجنگم تا ثابت کنم که من یه دخترم...فقط یه سوراخ نیستم که هرکی از راه می رسه انگشت کنه توم و بعد نابود بشم! من همیشه احتیاج به مراقبت و سرپرست ندارم...من می تونم خیلی جاها از پس خودم بربیام و واقعاً هیچ فرقی با یه پسر ندارم!

فرهنگ ما دخترا رو وابسته و بی اعتماد به نفس تربیت کرده، آدمایی تربیت کرده که جرئت اکتشاف و تنهایی قدم گذاشتن در ناشناخته ها رو نداشته باشن... و بهشون تحمیل کرده که حتماً یه جنس نر باید بالا سرتون باشه تا مبادا یه وقت بشکنین!

روی صحبتم با همه ی ایرانه: ما آسیب پذیر نیستیم! شما مارو آسیب پذیر فرض کردین و یک عمر اینجوری به ما معنا دادین و رفتار کردین!

یاد جوکی افتادم که چند سال پیش شنیدم... و هر جوکی نود بی شک درصدش واقعیته!

مسافرت رفتن دخترا:

یکیشون مهمونی دعوته نمیاد، یکیشون مریضه نمیاد، یکیشون خانواده ش اجازه نمی ده نمیاد، یکیشون با اون یکی قهره نمیاد. آخرشم نمی رن.

مسافرت رفتن پسرا:

تا کلمه ی مسافرت از دهنت در نیومده شلوارک و دمپایی لا انگشتی می پوشن و قلیونو می زنن زیر بغل، مشروبم که مَمد میاره!

من از این جوک اینو فهمیدم که درسته که به عنوان یه دختر ساختار اجتماعی و فرهنگ به ما سخت می گیره، ولی خیلی وقتا هم خودمون خودمون رو معذب می کنیم و در قید و بند قرار می دیم. هرگز نمی تونم با یه دختر که صبح بلند می شه و هفت قلم آرایش می کنه می ره بیرون همسفر بشم...هرگز نمی تونم با دختری که همش در حال "وای مامانم اینا وای اخ و پیف ،من پامو توی هتل زیر پنج ستاره نمی ذارم!" نمی تونم همسفر شم.

این جوک آزادی و رهایی پسرا رو نشون می ده...هم آزادی و رهایی درونی و هم بیرونی... همون چیزی که من دنبالشم...

برای همین خیلی وقتا دوست داشتم پسر بودم.

خوشحالم که می بینم تک و توک دخترایی هستن که تنهایی به سفر می رن و تجربیاتشون رو در اختیار دیگران قرار می دن. سایتی در این باره پیدا کردم که خیلی جالب بود و نکات خوبی رو گفته بود.

این هم راه منه، که باید مقدماتش رو فراهم کنم.



چند ساعتی گذشت......
ما را در سایت چند ساعتی گذشت... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : athe-statue19 بازدید : 35 تاريخ : يکشنبه 22 اسفند 1395 ساعت: 4:53