چند ساعتی گذشت...

متن مرتبط با «خان» در سایت چند ساعتی گذشت... نوشته شده است

علی خان

  • یه رفیق داریم که پسر خیلی خوب، مثبت، اهل مطالعه و دلسوزیه. نسبت به همه ی دوستاش و حتی کل جامعه دلسوز و دغدغه منده و اصولاً دوست داره که به همه کمک کنه. اما مشکلش اینه که زیادی می خواد به همه کمک کنه و زیادی می خواد یه کاری انجام بده... چون هر دفعه می بینیمش داره راجب چندتا طرح پژوهشی و چکیده ی مقاله ای که می خواد شروع کنه حرف می زنه و هم زمان شش هفتا پروژه رو می خواد باهم پیش ببره (جلل خالق!). توی پروژه هاش هم معمولاً سراغ چندتا استاد می ره و همیشه عادتشه که هرکاریو که می خواد بکنه توی بوق و کرنا بکنه. هدفش اینه که کارش توی یه سازمان یا وزارت خونه ازش استفاده بشه. حالا بماند که طرحاش هیچوقت ب,علی,خان ...ادامه مطلب

  • مریم میرزاخانی عزیز

  • نابغه ی ایرانی ریاضی و استاد دانشگاه استنفورد امروز بعد از چهار سال جنگیدن با سرطان فوت کرد... دلم شکسته، بغض خفه کننده ای توی گلوم داره رژه می ره، فقط از درون گریه می کنم چون عادت ندارم احساساتمو خیلی بروز بدم. سه سال پیش همین موقع ها بود که به عنوان اولین زن و اولین ایرانی در طول تاریخ برنده ی ج, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها